معنی شهر خربزه استان سمنان

حل جدول

شهر خربزه استان سمنان

ایوانکى


شهر استان سمنان

ایوانکی

‌آرادان

شاهرود


شهر سمنان

آرادان، امیریه، ایوانکی، بسطام، بیارجمند، دامغان، درجزین، دیباج، سرخه ،سمنان، شاهرود، شهمیرزاد، کلاته، کلاته خیج، کهن‌آباد، گرمسار، مجن، مهدی‌شهر، میامی، رودیان


سمنان

مرکز استان سمنان


شهر خربزه

ورامین


مرکز استان سمنان

سمنان


شهر خربزه استان تهران

ورامین


شهری در استان سمنان

آرادان، امیریه، ایوانکی، بسطام، بیارجمند، دامغان، درجزین، دیباج، سرخه، سمنان، شاهرود، شه میرزاد، کلاته خیج، کلاته رودبار، گرمسار، مجن، مهدی شهر، میامی

تعبیر خواب

خربزه

خربزه زرد در خواب بیماری است و خربزه سبز، که شیرین نباشد، بهتر از زرد است و خربزه بزرگ دیدن بهتر از کوچک است و خوردنش درخواب زیانی ندارد. - محمد بن سیرین

چون خربزه سبز خام است، خاصه که به طعم شیری بود، بهتر بود. - جابر مغربی

دیدن خربزه درخواب بر پنج وجه است. اول: بیماری. دوم: زن. سوم: غم. چهارم: منفعت. پنجم: عیش خوش، خاصه که شیرین است. - امام جعفر صادق علیه السلام

لغت نامه دهخدا

خربزه

خربزه. [خ َ ب ُ زَ/ زِ] (اِ) میوه ای است شیرین و لذیذ و خوشبو و کلان. (ناظم الاطباء). میوه خوشبودار کلان چرا که «خر» بالفتح بمعنی کلان و «بزه » بضم موحده و فتح زاء معجمه بمعنی میوه ٔ شیرین و خوشبودار چون خربزه به نسبت اکثر میوه ها کلان و خوشبودار است. لهذا به این اسم مسمی گردید. (غیاث اللغات) (آنندراج). بطیخ. (منتهی الارب). اَبُوالاْ َصفَر. (یادداشت بخط مؤلف):
کسی برنداشته ست بدستی دو خربزه.
(منسوب برودکی).
خربزه پیش او نهاد اسن
وز بر او بگشت حالی شاد.
غضایری.
سرد و دراز و زردی چون غاوشوی خام
نه سبز چون خیار و نه شیرین چو خربزه.
لبیبی.
و بفهرج خربزه ها بود و نیکو شیرین و بزرگ [و هندویانه بدان مرتبه که از آن] خربزه... (از فارسنامه ٔ ابن بلخی ص 122).
بوستان چون مشعبد از نیرنگ
خربزه حقه های رنگارنگ.
نظامی.
وز همه عیش و خوشیها و مزه
او نبیند غیر قشر خربزه.
مولوی.
نیکوتر از این میوه همه عمر که خورده ست
شیرین تر از این خربزه هرگز که بریده ست.
سعدی.
چه بگویم صفت خربزه ٔ خوارزمی
که نظیرش نبود در همه چین و بلغار.
بسحاق اطعمه.
نشود شاهد زیبا و جز همدم زشت
نخورد خربزه ٔ شیرین الا کفتار.
قاآنی.
در میان میوه های خوشمزه
شاه انگور و وزیرش خربزه.
؟
- امثال:
پایش روی پوست خربزه است، مقصود سست بودن زیر پای آدمی است. کنایه از عدم اتکای محکم است.
تو خربزه خوری یا بستان جو، کنایه از کسی است که بظاهر یک چیز گوید و در ضمن بهزار چیز دیگر کار دارد.
خربزه خور ترابپالیز چکار، کار خود پیش گیر بدیگران ترا چکار است.
خربزه ٔ شیرین نصیب کفتار میشود، نظیر: میوه ٔ خوب نصیب شغال است.
خربزه می خواهی یا هندوانه، هر دو آنه، کنایه از صاحب طمع است.
زیر پای کسی پوست خربزه گذاشتن، مقصود آن است که کسی را به امری غره کنند و بعد بحمایت او برنخیزند.
فکر نان کن که خربزه آب است، بکسی اطلاق میشود که کار اصل را می گذارد و کار فرعی پیش می گیرد.
در این ترکیبات انواع خربزه های معروف ایران و هندی می آید:
- خربزه ٔ برگ نی، نوعی از خربزه است که مشهور بین پارسی زبانان هند می باشد. (از آنندراج).
- خربزه ٔ بشقابی، نوعی از خربزه است. (یادداشت بخط مؤلف).
- خربزه ٔ چارجوی، نوعی خربزه است که در خراسان بوجود آید و بسیار مشهور است. (یادداشت بخط مؤلف).
- خربزه ٔ خریفی، آنرا بعربی عَوفَر نامند. (منتهی الارب).
- خربزه ٔ دبیری، نوعی از خربزه است. (یادداشت مؤلف).
- خربزه ٔدود چراغ، نوعی از خربزه ٔ مشهور بین پارسی زبانان هند. (آنندراج).
- خربزه ٔ دور مشعل، نوعی از خربزه ٔ مشهور بین پارسی زبانان هند. (از آنندراج).
- خربزه ٔ زرندی، نوعی از خربزه است که در زرند کاشته میشده است. (یادداشت بخط مؤلف).
- خربزه ٔ شهدی، نوعی از خربزه است مشهور بین پارسی زبانان هند. (از آنندراج).
- خربزه ٔ قمی، نوعی از خربزه است که در قم کاشته میشده است. (یادداشت بخط مؤلف).
- خربزه ٔ کدخداحسینی، نوعی ازخربزه است. (یادداشت بخط مؤلف).
- خربزه ٔ گرگاب، خربزه ای است که در گرگاب اصفهان بعمل می آید و از بهترین نوع خربزه است. (یادداشت بخط مؤلف).
- خربزه ٔ محولات،محولات نام نقطه ای است به خراسان که بهترین نوع خربزه ٔ خراسان در آنجا کاشته میشود و آنرا خربزه ٔ فیض آباد نیز می گویند چه فیض آباد محولات یک نقطه است.


سمنان

سمنان. [س ِ] (اِخ) شهرستان سمنان یکی از شهرستانهای استان دو کشور است. حدود و خلاصه ٔ مشخصات آن بشرح زیر است: از طرف شمال بخط الرأس سلسله جبال البرزاز طرف جنوب بدشت کویر مرکزی، از خاور بشهرستان دامغان، از باختر به بخش گرمسار و فیروزکوه از شهرستان دماوند از استان مرکزی. هوای شهرستان، جز منطقه ٔ کوهستانی شهرستان شهمیرزاد که سردسیر میباشد، معتدل و خشک است. گرچه بین منطقه مرطوب مازندران و خشک دشت کویر واقع و میبایستی معتدل و خوش آب و هوا باشد، ولی بواسطه ٔ ارتفاع زیاد سلسله ٔ البرز در این قسمت رطوبت و بخار دریای خزر از آن عبور ننموده و بادهای خشک وهوای گرم سوزان کویر بدون مانع در هوای شهرستان تأثیر و آنرا به یک منطقه ٔ خشک و گرم و بی آب آورده است. زمستان شهرستان سرد و تابستان زیاد گرم است. بارندگی در زمستان و اوایل بهار بندرت صورت میگیرد. آب قرای شهرستان در قسمت شهمیرزاد و مزارع از چشمه سارها ودر قسمت های دیگر از قنوات تأمین و بطور کلی کم آبی در تمام نقاط شهرستان کاملاً هویداست. راه شوسه ٔ دامغان تا حدود دشت کویر ادامه دارد راه شوسه ٔ سمنان به دامغان تقریباً از وسط و راه آهن آن از نزدیک به انتهای آن عبور مینماید. رودخانه ٔ با آب دائم در این شهرستان وجود ندارد و فقط خشکرودهای کوهستانی است که درموقع بارندگی سیل از آنها جاری و بدشت کویر منتهی میگردد. مهمترین آنها، رودخانه ٔ گلرودبار است. این رودخانه چندین شعبه متعدد دارد: شعبه های ده صوفیان و شهمیرزاد و در حدود دربند سنگسر یکی شده و در حدود شمال درجزین شعبات دیگر به آن متصل سیلاب آن از باختر شهرستان گذشته بدشت کویر منتهی میگردد. قنوات مهم دربند: درجزین و چشمه ٔ معروف گلرودبار مخصوص شهر سمنان در طول این رودخانه تقریباً زه آب آن محسوب میشود. بخش سنگسر از 6 آبادی و 63 مزرعه تشکیل و جمعیت آن درحدود 24 هزار تن است. بخش مرکزی از 23 آبادی و یکصدمزرعه تشکیل و جمعیت آن به اضافه نفوس شهر 37 هزار تن است. بنابر آمار فوق، شهرستان سمنان از 30 آبادی بزرگ و کوچک و 163 مزرعه ٔ آباد و بیش از یکصد مزرعه ٔخرابه تشکیل و جمعیت آن در حدود 61 هزار تن است. محصول عمده ٔ شهرستان: غلات، پنبه، تنباکو و در قسمت بخش سنگسر لبنیات و محصولات دیگر دامی است و بطور کلی غلات آن کفاف سکنه ٔ شهرستان را نمیدهد و از گرمسار و دامغان وارد میکنند. مهمترین صادرات شهرستان: پنبه، نخ، کتیرا، تنباکو، گردو و محصولات دامی است. صنایع دستی زنان بخش مرکزی بافتن کرباس و در بخش سنگسر پارچه ٔپشمی و چادرشب های ابریشمی و پلاس است که اضافه از مصرف داخلی ندارد. کارخانه ٔ مهم سمنان کارخانه ٔ شرکت سهامی نخ تابی است که در 24 ساعت و سه نوبت 1200 کارگردارد و محصول آن نخ تابیده است که بنقاط مختلفه کشور صادر میگردد. معادن و کانهای مختلف و متعددی در این شهرستان وجود دارد که مهمترین آنها عبارتند از نفت، آهن، گوگرد، سرب، مس، ذغال سنگ. شهر سمنان مرکز شهرستان و در 224 هزارگزی تهران واقع است. هوای شهرستان خشک و سرد است. آب شهرستان از رودخانه ٔ گلرود و درشمال شهر محلی معروف به پارا (آب پخش کن) به پنج نهر: 1- نهر جنبدان. 2- نهر ناسار.3- نهر کدیور. 4 -نهر زاوقان. 5- نهر کوشمقان است. منشعب و آب آنها بشهر تقسیم میشود. هر یک از نهرهای پنجگانه ٔ بالا دارای استخر بزرگی در نقاط مختلف شهر است که شبها آب درآن استخرها جمع شده و روزها بمصرف آبیاری میرسد. برای شهر سمنان خیابانهای جدیدی احداث گردیده که اغلب مشجر است. در این شهر در حدود 600 باب دکاکین مختلف و مغازه وجود دارد که عمده در طول بازار سرپوشیده و قدیمی آن است. تکیه ٔ ناسار و تکیه ٔ پهنه از حیث بزرگی و زیبایی بنا در شهرهای دیگر کشور کم نظیر دارد.
آثار باستانی شهر سمنان بشرح زیر است:
1- مسجد جمعه، تاریخ بنا مربوط بعهد سلاجقه است و ایوان بزرگ را شاهرخ در سنه 880 هَ. ق. بنا نموده و سایر قسمتها مقدمتر است. 2- مناره ٔ مسجد جمعه، بموجب کتیبه این مناره توسط امیر بختیاربن محمدیانی مناره دامغان بین سالهای 446- 417 هَ. ق. بنا نموده است. 3- مسجد سلطانی، تاریخ بنا عهد قارجایه محراب آن مورخ بسال 1242 و ایوان سمت قبله و حاشیه دور گنبد مورخ بسال 1243 هَ. ق. است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 3). رجوع به جغرافیای سیاسی و طبیعی کیهان، نزهه القلوب و جغرافیای غرب ایران شود.

معادل ابجد

شهر خربزه استان سمنان

2032

پیشنهاد شما
جهت ثبت نظر و معنی پیشنهادی لطفا وارد حساب کاربری خود شوید. در صورتی که هنوز عضو جدول یاب نشده اید ثبت نام کنید.
اشتراک گذاری